در حالی که ملت ایران هنوز طعم شیرین اقتدارآفرینی نیروهای مسلح در برابر رژیم صهیونیستی را از یاد نبردهاند، میرحسین موسوی، سرکرده اصلی فتنه ۸۸، در بیانیهای جدید بار دیگر نقاب از چهره صهیونیستی خود برداشت و با تکرار کلیدواژههایی چون «رفراندوم» و «مجلس مؤسسان»، همان هدفی را نشانه گرفت که دشمن صهیونیستی با عملیات نظامی از تحقق آن عاجز ماند: فروپاشی ساختار نظام جمهوری اسلامی.
این نسخه دقیقا همان پروژهای است که دشمنان این مرز و بوم سالهاست برای آن برنامهریزی میکنند و اینک از زبان یکی از محصوران فتنه بازگو میشود. اما برای فهم ریشه این عقدهگشایی جدید، باید به مواضع قاطع فرماندهان شهیدی بازگشت که در سال ۸۸، سدی محکم در برابر خیانت او و یارانش ساختند و اجازه ندادند پروژه سرنگونی نظام به هدف خود برسد.
شاید هیچکس بهتر از سردار سپهبد شهید حسین سلامی، عمق کینه فتنهگران از شهدای مدافع امنیت را توصیف نکرده باشد. وی با اشاره به توهین میرحسین موسوی به ساحت شهید حاج حسین همدانی در سال ۱۴۰۱، این اقدام را تلاش برای «ترور شخصیت» شهیدی دانست که در فتنه ۸۸ نقشی کلیدی در خنثیسازی توطئهها داشت. سردار سلامی در اینباره گفته بود: «عناصر مطالبهگر انقلاب که ضربات بزرگی را به انقلاب از جمله در فتنه سال ۸۸ زدند، دوباره میخواستند شهید همدانی را ترور کنند… این افراد در عاشورای سال ۸۸ منشاء اهانت، جسارت و هتاکی به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیهالسلام شدند و از آن جریان حمایت کردند و مردم عاشورایی ایران در ۹ دی ماه همان سال، آن پاسخ حماسی و یوماللهی را به آنان دادند.»
شهید سپهبد باقری که در زمان حیات خود همواره بر لزوم افشای حقیقت فتنه ۸۸ تأکید داشت، در واکنشی به سخنان مشابهی از سوی موسوی، مواضع او را حتی «ارزش پاسخدهی» ندانسته بود و بیان داشت: «او در برههای از زمان برای نظام سنگاندازی و چوب لای چرخ کرد و حتی با عبارات سخیف شهیدان را یاد کرد. او با این کارش تنها جایگاه خودش را نزد مردم خراب میکند.»
شهید باقری، فتنه ۸۸ را نه یک اعتراض انتخاباتی، بلکه «تهاجم همهجانبه به اصل نظام و انقلاب اسلامی با حمایت سردمداران نظام سلطه و صهیونیسم و خیانت و حماقت سران فتنه» توصیف میکند. او حماسه ۹ دی را پاسخی به همین خیانت و هتاکی به ساحت عاشورا میداند.
همچنین شهید سردار سرلشکر حاجیزاده نیز در واکنش به هتاکی موسوی به شهید همدانی گفته بود: «این فرد توهم پیدا کرده است؛ قطعا چهره نورانی شهید همدانی با صحبتهای فردی ورشکسته سیاسی و عقیدتی خدشهدار نمیشود.»
آیا چیزی جز خیانت بر پیشانی سران فتنه نقش بسته است؟
امروز، میرحسین موسوی همان راهی را میرود که در سال ۸۸ فرماندهان شهید در برابر آن ایستادند. او جنگ دشمن را به داخل خیابانها کشاند و شیرینی حضور تاریخی ملت در انتخابات را به کامشان تلخ کرد. این بیانیهها نشان میدهد که پروژه او نه اصلاح، که براندازی است. او با این سخنان، عملاً تکمیلکننده پازلی است که دشمن در میدان نظامی از تکمیل آن بازماند.
سوال اصلی اما از طرفداران اوست که چگونه میتوان از کسی حمایت کرد که که عزیزترین فرزندان این ملت، از شهید همدانی و شهید سلامی گرفته تا شهید باقری، او را عامل خیانتی نابخشودنی و فتنهای خطرناکتر از جنگ تحمیلی میدانستند؟ ایستادن در کنار موسوی، ایستادن در نقطه مقابل خون شهدا و آرمانهای امامی است که این انقلاب را بنیان نهاد. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسانی در سمت درست ایستادهاند و چه کسانی در بزنگاههای تاریخی، به ملت خود پشت کرده و بلندگوی دشمن شدهاند.
این سنت همیشگی انقلاب بوده که سرداران شهید در فتنههای مختلف سینه سپر کردهاند تا این نظام حفظ شود؛ از شهید حاج قاسم سلیمانی که در فتنه سال ۷۸ با نگارش نامه معروف «صبرمان لبریز شده» مقابل خاتمی ایستاد، تا شهیدان باقری، سلامی و حاجیزاده که در برابر پروژه براندازانه موسوی در سال ۸۸ قد علم کردند. مسیر این شهدا، مسیر دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام در برابر کسانی است که به بهانههای مختلف، اصل نظام را هدف گرفتهاند.
ارسال نظرات