ماجرای عجیب از لحظه تدفین فرمانده شهید"رضا چراغی"
همین خبر نشان می داد وضعیت آنجا برای بچه های ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بی سیم را برداشتم و شروع كردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام می گفتم «رضا، رضا همت... رضا رضا همت»
ناگهان یك نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت كربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.
ارسال نظرات