دست و پا زدن واماندگان سیاست با تطهیر ترکمانچای برای اثبات برجام!

ظریف چرا از اینکه ترکمانچای و گلستان در تاریخ منفی اند ناراحت است؛ مقصود روشن است. چون مردم و تاریخ، برجام او را همان ترکمانچای و گلستان می‌دانند او ناراحت است

 

 

جواد ظریف یادداشت کوتاهی نوشته با این عنوان: «خودمان انتخاب کرده ایم». او در این یادداشت مدعی است که باید «آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.» و با ناراحتی می نویسید چرا عوامل عهدنامه‌ها و قراردادهای ترکمانچای و گلستان، در تاریخ منفورند؟ اینها نهایت توانایی و امکانات ما بوده!

 

در ادامه، همه دوره های شکست ایران را در یکی دو قرن اخیر، یکی دانسته و به پای انتخاب مردم می زند و عوامل عقب ماندگی و مصائب کشور را «آرزوهای رهبران» می داند و مدعی است: «در ۷۵ سال برنامه‌ریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامه‌ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب‌ماندگی‌ها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بوده‌اند.»

 

 و بگونه ای «انتخاب مردم» را نکوهش می کند که چرا برای آرمان ها و آرزوها در مقاطعی جنگیده اند؛ او از اینکه در منظر عموم جامعه، «سازشکاری»، منفی و بی ارزش تر از «سازش ناپذیری» است، اظهار ناراحتی می کند و می پرسد: «چرا «سازش‌کار» منفی، و «سازش‌ناپذیر» مثبت است؟» 

 

عجیب است ظریفی که به صراحت گفته بود رهیافت «رئالیسم - واقع گرایی» در سیاست خارجه را قبول ندارد و به رهیافت «ایده آلیسم – آرمان گرایی» معتقد است حالا چگونه دم از واقعیات می زند و می گوید: باید آرزوها را در چارچوب امکانات دنبال کنیم!

 

اتفاقاً این حرف ما بوده که سال ها می گفتیم واقعیت سیاست بین الملل، لبخند و وعده و تشریفات و مکالمه زبان انگلیسی نیست؛ واقعیت سیاست بین الملل، قدرت و زور است. قوانین جنگل بر جهان حاکم است و اگر تو قوی نباشی و خودت را قوی نکنی، زورگویان تو را می بلعند!

 

این ما بودیم که می گفتیم توانایی ملت ایران، بیش از آبگوشت بزپاش و لولهنگ است؛ واقعیت توانایی و امکانات ایران، شکل گیری انقلاب با دست خالی، 8 سال مقاومت در برابر قدرت های جهانی، قدرت دفاعی، قدرت موشکی، پیشرفت علمی و هسته ای و ... است. این ما بودیم که می گفتیم باید در عرصه سیاست خارجه واقع بین باشیم و واقعیات را ببینیم نه اینکه متوهمانه بگوئیم «بدبینی در دنیای سیاست خارجه معنی ندارد!»

 

هر تحلیل‌گری با خواندن متن ظریف، منظور و مقصود او را می‌فهمد که هدفش از این متن و ابراز ناراحتی چیست؟ و چرا از اینکه ترکمانچای و گلستان در تاریخ منفی اند ناراحت است؛ مقصود روشن است. چون مردم و تاریخ، برجام او را همان ترکمانچای و گلستان می‌دانند او ناراحت است.

 

ظریف مثل دروازه بانی است که به او می‌گویند چرا ۶ گل خوردی، می‌گوید اگر دیگری بود ۲۰ گل می‌خورد! حالا می‌گوید چرا ما به عاملان ترکمانچای و گلستان، خائن می‌گوئیم؟ آنها بالاخره جلوی از دست رفتن سرزمین‌های بیشتری را گرفتند!

 

او برای توجیه برجام مجبور است معنای کلمات را تغییر دهد! از منظر او سازشکاری ارزش بالاتری نسبت به سازش‌ناپذیری دارد و کسانی که از دشمنان آب‌نبات می‌گیرند و دُرّ و الماس می‌دهند، ارزش بالاتری دارند و آنانکه از سر ترس یا منافع ناچیز، منافع اصلی ملی را می‌دهند باارزش‌ترند! ظریف برای اینکه برجام را مثبت نشان دهد حاضر است تاریخ را تغییر دهد و ضدارزش‌ها را به ارزش تبدیل کند!

 

ظاهراً باید دهخدایی دیگر بیاید و لغت‌نامه‌های جدیدی باید نوشته شود تا ترکمانچای وگلستان و سایر ننگین‌نامه‌های تاریخ را در اذهان نسل‌ها مثبت و پیروزی جلوه دهند تا برجام هم مثبت شود!

 

او و هم‌قطارانش برای انعقاد برجام هم حاضر شده بودند تاریخ آمریکا را بزک کنند و جنایات و دشمنی‌های او را بپوشانند؛ کودتا علیه مصدق، حمایت از دیکتاتوری محمدرضاشاه، حمایت از تروریست‌ها و تجزیه‌طلب‌ها، حمایت از صدام و جنایت‌هایش، تهدید نظامی و تحریم‌ و ترور را بزک کردند تا برجام را امضا کنند.

 

باید به ظریف و امثال او گفت: اولاً توانایی و امکانات ملت ایران، ترکمانچای و برجام چای نبوده؛ بلکه خیانت برخی در لباس مسئول و مدیر، کار را بدانجا رسانده بود که ترکمانچای ها و برجام چای ها امضا شوند!

 

ثانیاً عامل عقب ماندگی کشور افکار ظریف و امثالهم است که همیشه بر طبل «ما نمی توانیم» کوبیده اند و تمام هنر و تز و پیشنهادشان این است که قُلدری زورگویان را بپذیریم؛ کوتاه بیائیم؛ هر آنچه آنها گفتند بپذیریم و در یک کلام، تسلیم شویم! هیچوقت به فکر و قدرت و ابتکار جوان ایرانی اعتماد نداشتند!

 

ما 8 سال صدارت وزارت خارجه او را دیدیم که از ارتباط با کشورهای منطقه هم ناتوان بود. وزارت خارجه را وزارت برجام کرد و تمام هم غمش آمریکا بود! واردات واکسن را به FATF گره می زدند؛ فروش نفت را به برجام گره می زدند؛ تمام مملکت را در انتظار برجام تعطیل کردند و دست آخر وضعیت این شد! حالا برای اثبات برجام مجبور است بگوید ترکمانچای خوب بود!

 

✍ داود_مدرسی_یان

ارسال نظرات

;