یاسر هاشمی رفسنجانی با انتشار یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب آرمان با عنوان «روایت تغییر در مذاکرات ایران و آمریکا» مدعی شده است که انفجار در بندر شهید رجایی اقدام عینی آمریکاییها همزمان با مذاکرات غیرمستقیم بود تا نشان دهند از تحریم های تازه تا ضربات عملیاتی در دسترسشان است.
وی در ادامه هشدار داده که ایران باید سریعا پیام تغییر رفتار امریکایی ها و پیام انفجار بندر را دریافت کند و آماده امتیازدهی واقعی در مذاکرات شود.
هاشمی تهدید کرده است که اگر ایران بخواهد وقت کشی کند خطر تشدید فشارها و حتی اقدامات سختتر بسیار جدی خواهد بود.
انتظار این بود این یادداشت ضدایرانی و آمریکاپسندانه در یکی از روزنامه های امریکایی منتشر می شد اما ظاهرا پسر آیت الله و رسانه های اصلاح طلب دوست دارند از خاک ایران منویات ترامپ و امریکاییها را پیش ببرند؛ حتی تهدیدات ترامپ را به زبان فارسی مکتوب کرده و با قلم خود منتشر کنند. البته باید تامل کرد که آیا اساسا این متن با سطح اطلاعات و دانش یاسر تطبیق دارد یا خیر؟
این را هم باید گفت که فرزندان آیت الله سابقه ایفای نقش در پازل آمریکاییها را دارند؛ فتنه آمریکایی 88 و میدان داری فائزه و مهدی از جمله آنهاست. از سوی دیگر اظهارات و ادعاهای پوچ فاطمه بعد از درگذشت پدر در استخر هم مورد بارها مورد سوءاستفاده رسانههای معاند قرار گرفت.
تیم ایرانی با سرپرستی دکتر عراقچی با حفظ چارچوبهای مشخص شده در حال پیشبرد مذاکرات هستند اما عده ای از داخل تلاش دارند با خنجر از پشت، ناکامی آمریکاییها را ترمیم کنند.
همزمان با مذاکرات، ایران دست بر روی ماشه دارد نه آنکه منفعلانه مورد عملیات قرار بگیرد تا امتیاز تقدیم کند. تا این لحظه مسئولان امر که از دولت اصلاح طلب هستند دخالت هرگونه عامل خارجی و خرابکاری در حادثه تلخ بندرعباس را رد کردهاند؛ طبیعی است که در صورت تغییر این گزاره واکنشهای احتمالی ایران به آمران این حادثه تلخ قابل بررسی است.
به گزارش جهان نیوز، بخش هایی از یادداشت یاسر هاشمی را خواهید خواند:
در منطق تیم آنتون، لبخند دیپلماتیک بدون تهدید واقعی، نه تنها بازدارندگی نمیآورد بلکه دشمن را به ادامه بازی زمانبر تشویق میکند. بنابراین ضروری است که همزمان با مذاکرات، اقدامات عینیای صورت گیرد که طرف مقابل دریابد گزینههای جایگزین از تحریمهای تازه گرفته تا ضربات محدود عملیاتی، واقعی و در دسترس هستند. در همین چارچوب است که انفجار در بندر شهید رجایی یا تحرکات غیررسمی دیگر، نه به عنوان وقایع تصادفی، بلکه به عنوان پیامهایی دقیق و حسابشده قابل تفسیرند: پیامهایی که نشان میدهند بازی جدید قواعد سختگیرانهتری دارد. شاید در میان تحلیلهای سخت و سرد از مذاکرات، نباید فراموش کرد که پشت هر رخداد امنیتی یا اقتصادی، سرنوشت انسانهای واقعی نهفته است. انفجار در بندر شهید رجایی، اگرچه در تحلیلهای سیاسی به عنوان پیامی ژئوپلیتیک تلقی شد، اما در واقع یک فاجعه ملی بود. حادثهای که نه فقط زیرساختهای اقتصادی مهم کشور را هدف گرفت، بلکه جان شماری از کارگران و شهروندان بیگناه را نیز گرفت یا به شدت مجروح کرد. در این میان، نباید از یاد برد که هر ضربهای به دروازههای اقتصادی ایران، در نهایت فشار مضاعفی بر زندگی مردم عادی وارد میآورد؛ مردمی که خود قربانی اصلی این نزاعهای پنهان و آشکار هستند. اشاره به این ابعاد انسانی و ملی، ضروری است تا تحلیلهایمان از مسیر سخت دیپلماسی، رنگ بیتفاوتی به خود نگیرد و همواره آگاه باشیم که پشت هر جمله سرد در مذاکرات، زندگی گرم انسانهایی در جریان است. در واقع، دیپلماسی جدید آمریکا در قبال ایران، دیپلماسی لبخند نیست؛ دیپلماسی چهرهی مصمم و گاه دندانهای نیمهآشکار است. در این رویکرد، نرمش و انعطاف تنها زمانی معنا پیدا میکند که طرف مقابل خطر واقعی را حس کرده باشد خطری که اگر درک نشود، ممکن است به سرعت به گزینههای سختتر سوق یابد. با این اوصاف، آینده مذاکرات چگونه رقم خواهد خورد؟ پاسخ این سؤال به میزان درک طرف ایرانی از تغییرات اخیر بستگی دارد. اگر تهران این پیامها را به درستی بخواند و آماده امتیازدهیهای واقعی شود، شاید مسیر رسیدن به توافقی جامع باز است. اما اگر طرف ایرانی گمان کند که میتواند با تکرار الگوهای قبلی خرید زمان، دادن وعدههای مبهم و استفاده از شکافهای سیاسی داخلی آمریکا از این مرحله عبور کند، خطر تشدید فشارها و حتی اقدامات سختتر بسیار جدی خواهد بود.
ارسال نظرات